p
p¹²
𝐦𝐲 𝐝𝐢𝐟𝐟𝐞𝐫𝐞𝐧𝐭 𝐥𝐨𝐯𝐞
+بیشعور نخند من تا قبل تو چشام پاک بوددددد
-اره میدونم*زیر لب*از کجا بدونم پاک بوده؟
+چیییییییی؟؟؟؟؟؟
-جواب بده
+خیلی منحرفی
-باکرهای؟؟؟
+به تو چه فضولللللللللل!!!!!!
-میخوام ببینم چشمات پاکه یا ن؟*خنده*
+اصن به تو چه ایششش
-گشنته؟
+اوهوم
-اجوماااااا*داد*
اجوما=؛
؛جانم پسرمممم*داد و دوید به سمت اتاق*
-اجوما من و ات گشنمونه صبحونه اماده کن
؛باشه پسرم
-اومم ممنون
+کارای شرکتتو کردی
-اَههههه راست میگی اصن حواسم به شرکت نبود
+بعد صبحونه باید بریم برای کارای شرکت مشترکمون با یجی هماهنگ کنیم
-*تو فکره*
+با توعم الاغ(خودت خوبی ایششش کوثافت)
-موا؟؟؟؟(همون چیعه خودمون)
-به کی گفتی الاغ*با انگشت به ات اشاره کرد*
+ب....ب...به..به ...ت....ت....تو*دیدین کره ای ها چونهشون رو میدن جلو به معنای اشاره یه همچین حرکتی ات زد*
-وایسا ببینم*دویید دنبال ات*
+از وضعیت دویدنش که نگم براتون عین زرافه میدوعه با لنگای درازش
-ماشالله از دویدن این اقا هم که خبر دارین تیز و فرزِ
-ات رو گرفت
+آیییییی*خنده*......ولم کنننننننننننننن
-به کی گفتی الاغ *خنده*
+به تو*خنده*
-به کی گفتی الاغ*هنده و تاکید دار تر*
+ولم کننننن*خنده و حالت غر زدن*
؛پسرم صبحانه آماد......
؛ببخشید اقا مزاحم شدم من برم
(از اونجایی که کوک بال تنه لختی داشت با یه شلوارک تا زیر زانو اجونا خجالت کشید رفت)(اجوما منحرف است:"))
+ولم کن الان اجوما فکر بد می کنهههه*عجله و زدن مشت به کوک که ولش کنه*
-*خشکش زده*اجوما خیلی منحرفه*نگاه به ات*تازه فهمیدم*تو شوکه و چشماش دیدین گرد میشه اونجوری به زمین خیره شده*
+بیخیال بریم صبحانه بخوریم*حالت غر و کلافه و سرشو خواروند*
-اووو اره
-صاف شد و به سمت اشپزخونه رف
ویو اشپزخونه
از دید .....اممممم ادمین حیح
صبحانه پنکیک و نوتلا و نون تست و عسل خامه و دنت و هر چی خودتون دوست دارین اونجاس
ویو ات
خیلی خوشگل بودنننننننن و خوشمزه
صبحانه تموم شد لباسی که برای بار پوشیده بودم رو پوشیدم که کوک گفت
-این خیلی باز نیست*نگاه به سرتا پای ات*
-و البته بو نمیده
+بو ی چی؟؟
-الکل و مشروب و سیگار
+امممم نمیدونم
+تو بو کن ببین بو میده *رف طرف کوک*
-سمت ات خم شد و نزدیک سینشو بو کرد
-*یه حالت فوق چندش و حال به هم زن زد که احتمالا عکسشو میزارم الان تصور کنید یه چیز خیلی بد لب و لوچه کوک وارونه شده اصن://*
-*نگاه برات متاسفم به ات*چجوری بوش رو نمی فهمی
+انقدر بو میده
-اوهومم
-میخوای بهت لباس بدم
+اممم باشه
-*رفت سمت اتاقه که به ات داده بود*بیا دیگه
+عااا باشه*رفت دنبال کوک*
-امممم اینو بپوش*پرت کرد رو تخت*
+چشماش از لباس توی دست کوک که پرت شد رفت رو تخت
-و برای شلو...
+وایساااااا
ادامه میزارمممم
𝐦𝐲 𝐝𝐢𝐟𝐟𝐞𝐫𝐞𝐧𝐭 𝐥𝐨𝐯𝐞
+بیشعور نخند من تا قبل تو چشام پاک بوددددد
-اره میدونم*زیر لب*از کجا بدونم پاک بوده؟
+چیییییییی؟؟؟؟؟؟
-جواب بده
+خیلی منحرفی
-باکرهای؟؟؟
+به تو چه فضولللللللللل!!!!!!
-میخوام ببینم چشمات پاکه یا ن؟*خنده*
+اصن به تو چه ایششش
-گشنته؟
+اوهوم
-اجوماااااا*داد*
اجوما=؛
؛جانم پسرمممم*داد و دوید به سمت اتاق*
-اجوما من و ات گشنمونه صبحونه اماده کن
؛باشه پسرم
-اومم ممنون
+کارای شرکتتو کردی
-اَههههه راست میگی اصن حواسم به شرکت نبود
+بعد صبحونه باید بریم برای کارای شرکت مشترکمون با یجی هماهنگ کنیم
-*تو فکره*
+با توعم الاغ(خودت خوبی ایششش کوثافت)
-موا؟؟؟؟(همون چیعه خودمون)
-به کی گفتی الاغ*با انگشت به ات اشاره کرد*
+ب....ب...به..به ...ت....ت....تو*دیدین کره ای ها چونهشون رو میدن جلو به معنای اشاره یه همچین حرکتی ات زد*
-وایسا ببینم*دویید دنبال ات*
+از وضعیت دویدنش که نگم براتون عین زرافه میدوعه با لنگای درازش
-ماشالله از دویدن این اقا هم که خبر دارین تیز و فرزِ
-ات رو گرفت
+آیییییی*خنده*......ولم کنننننننننننننن
-به کی گفتی الاغ *خنده*
+به تو*خنده*
-به کی گفتی الاغ*هنده و تاکید دار تر*
+ولم کننننن*خنده و حالت غر زدن*
؛پسرم صبحانه آماد......
؛ببخشید اقا مزاحم شدم من برم
(از اونجایی که کوک بال تنه لختی داشت با یه شلوارک تا زیر زانو اجونا خجالت کشید رفت)(اجوما منحرف است:"))
+ولم کن الان اجوما فکر بد می کنهههه*عجله و زدن مشت به کوک که ولش کنه*
-*خشکش زده*اجوما خیلی منحرفه*نگاه به ات*تازه فهمیدم*تو شوکه و چشماش دیدین گرد میشه اونجوری به زمین خیره شده*
+بیخیال بریم صبحانه بخوریم*حالت غر و کلافه و سرشو خواروند*
-اووو اره
-صاف شد و به سمت اشپزخونه رف
ویو اشپزخونه
از دید .....اممممم ادمین حیح
صبحانه پنکیک و نوتلا و نون تست و عسل خامه و دنت و هر چی خودتون دوست دارین اونجاس
ویو ات
خیلی خوشگل بودنننننننن و خوشمزه
صبحانه تموم شد لباسی که برای بار پوشیده بودم رو پوشیدم که کوک گفت
-این خیلی باز نیست*نگاه به سرتا پای ات*
-و البته بو نمیده
+بو ی چی؟؟
-الکل و مشروب و سیگار
+امممم نمیدونم
+تو بو کن ببین بو میده *رف طرف کوک*
-سمت ات خم شد و نزدیک سینشو بو کرد
-*یه حالت فوق چندش و حال به هم زن زد که احتمالا عکسشو میزارم الان تصور کنید یه چیز خیلی بد لب و لوچه کوک وارونه شده اصن://*
-*نگاه برات متاسفم به ات*چجوری بوش رو نمی فهمی
+انقدر بو میده
-اوهومم
-میخوای بهت لباس بدم
+اممم باشه
-*رفت سمت اتاقه که به ات داده بود*بیا دیگه
+عااا باشه*رفت دنبال کوک*
-امممم اینو بپوش*پرت کرد رو تخت*
+چشماش از لباس توی دست کوک که پرت شد رفت رو تخت
-و برای شلو...
+وایساااااا
ادامه میزارمممم
- ۴.۸k
- ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط