انکحت عشق را و تمام بهار را زوجت سیب را و درخت انار ...

💞 💞 💞 💞
«انکحتُ...» عشق را و تمام بهــار را ! «زوّجتُ...» سیب را و درخت انار را ! «متّعتُ...» خوشه‌خوشه رطب‌های تازه را
گیلاس‌های آتشی آبــــــــــــــــــــ‌دار را ! «هذا موکّلی...»: غزلم دف گرفت، گفت:
تو هم گرفته‌ای بـــــه وکالت سه‌تار را !
«یک جلد...» آیـــه‌آیـــــــه قرآن! تو سوره‌ای!
چشمت «قیامت» است! بخوان «انفطار» را ! «یک آینه...» به گردن من هست... دست توست،
دستی کــــــــــــــــه پاک می‌کند از آن غبار را «یک جفت شمع‌دان...»؟! نه عزیزم! دو چشم توست
کــــــــــــــــــــــــه بردریده پردة شب‌های تار را !

مهریّة تو چشمه و باران و رودسار
بـــــــر من بریز زمزمة آبشار را ! «ده شرطِ ضمنِ...» ده؟! ... نه! بگویید صد! ... هزار!
بـــــــــــــــــــــــا بوسه مُهر می‌کنم آن صدهزار را !

لیلی تویی که قسمت من هم جنون شده
پس خط بزن شرایط دیـــوانه‌وار را !
این بار من به بوسه‌ات افطار می‌کنم
خانم! شکسته‌ای عطش روزه‌دار را !
💞 💞 💞 💞 💞
دیدگاه ها (۱)

من گُلی پژمرده ام لطفاً کمی آبم دهیدعطرِمن خشکیده دردل عطرِ...

🌙 خداے❤ ️ مهربانم آسمان دل دوستانم راپر از ستاره ڪن ⭐ ️ تا د...

═ঊঈ🌸 🎀 🌸 ঊঈ═بیا که بار دگر گل به بار می آیدبیار باده که بوی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط