میان خورشیدهای همیشه

میانِ خورشیدهای همیشه
زیباییِ تو
لنگری‌ست...
خورشیدی که
از سپیده‌دمِ همه ستارگان
بی‌نیازم می‌کند.

نگاهت
شکستِ ستمگری‌ست...
نگاهی که عریانیِ روحِ مرا
از مِهر
جامه‌یی کرد
دیدگاه ها (۲)

من اگر نقاش بودمچشمهای قشنگت راآبی دریا می کشیدم و چهره ی زی...

مرا ببخش ...!که در تنهایی ....برایت شعر می نویسمکنارت که باش...

صدایت میکنم با عشقجوابم میدهی با جانهمین جان گفتنت عشقم هوای...

تو رسوایی منی‏و مرا توان پنهان کردنت نیست‏مثل زخمی خون‌ریز‏ت...

🌿 پست‌های ویژه 🌿🌿 در ژرفای درد، نوری پنهان است 🌿✨ فصل اول — ...

رمان سونادو پارت۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط