مرا بگیر و ببر تا سکوت و تنهایی

مرا بگیر و ببر تا سکوت و تنهایی …
مرا بگیر و ببر هرکجا که آنجایی
دلم هوای سفر کرده است، کاری کن
مرا بگیر و ببر تا شبی تماشایی…
تو باشی و من و جاده، تو باشی و من و عشق
منی که ماهیِ قرمز، تویی که دریایی …
بیا به رسم پریدن، تو آسمانم شو
بیا که اوج بگیرم به شور و شیدایی
تو انتهای وفایی، کسی شبیه تو نیست
دلم گرفته عزیزم، کجای دنیایی ؟!
دیدگاه ها (۰)

کاش می شد تمامِ آدم های غمگین و تنهایِ جهان را در آغوش کشید،...

بعضی روزها ؛دلم می خواهد پنجره را باز کنم ،لطافتِ بِکرِ ابره...

یادِ آن روزها بخیر…کرسی های آتشی……چراغهای نفتی…..هرچند امکان...

یک خانه ی ساده و معمولی هم کافیستآشپزخانه ای معمولیدیوارهایی...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط