شب که می شود

شب که می شود ،
به جای خواب،
تو به بند بند وجودم می آیی
و من می خندم،
بغض می کنم،
بالشم که خیس شد
عقربه ساعت که به
صبح نزدیک شد،
 *نه! تو هنوز هم*
خیال رفتن نداری!
و این قصه هر شب ادامه دارد ...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/foad
دیدگاه ها (۹)

سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواندکه نه از ...

#تـیـر_مـاهـے_عـزیـز_تـولـدتــ_مـبـارکــــــــــــ👉 یک سبد ...

کتابدیوار بلندیستکه دورِ شعرهایم کشیده اماگر این سطرها را هم...

ﺩﻟﻢ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ...ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﺪ ...ﺩﻟﺶ ﺷﯿﺸﻪ ﺍﯼ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط