رویایه شیرین

#رویایه_شیرین
.
که یهو
کمپانی رو جلو تر از خودم دیدم،بیشتر گاز دادم تا بهش رسیدم،پیاده شدم و موتور و پارک کردم،به سمت اتاق تمرین میرفتم که منیجر اومد کنارم و باهام شروع به راه رفتن کرد.
£سلام
+سلام،چیزی شده آقای پارک؟
£مدیر گفتن کل گروه برن دفتر همه دفترن فقط شما خیلی دیر کردین.
+چشم،ممنون‌
منیجر رفت تو اتاق خودش و منم سمت دفتر رفتم.
تق تق
€بیا تو
+سلام آقای مدیر
◇♡♤₩سلام(ناراحت)
€چرا انقدر دیر کردی؟
+واقعا متاسفم،چیزی شده؟(نگران
€خوانوم کیم شما جایی تون رو عمل کردین؟
+خوب من وقتی خیلی کوچولو بودم دستم رو عمل کردم اونم بخواطر اینکه از دوچرخه افتادم و دستم شکست.
€ما نمیتونیم شما رو قبول کنیم چون ممکنه بخواطر تمرین های سخت دوبار دستتون آسیب ببینه.
+ولی من خوبم.
€ممکنه شما الان حالتون خوب باشه ولی بعدا دیگه نباشه.
◇آقای مدیر یعنی اصلا امکانش نیست که قبولش کنید اگه اتفاقی افتاد گردن خودش باشه؟
€اگه خودش بخواد که این اتفاق میفته.
+نه.......
_______________\حمایت/_______________