عروسقاتل

#عـروس‌ِقاتـل
part_۴۲
The killer bride

به خونه که رسیدیم تهیونگ نیم نگاهی بهم انداخت و گفت:
- برو لباساتو زود عوض کن بیا
منتظرتم راس ده مین دیگه اینجایی!

باشه ای گفتم و پیاده شدم به سمت در عمارت دوویدم که اجوما خانوم درو برام باز کرد و با لبخند گفت:
- خوش اومدید خانوم

لبخندی زدم و تند تشکر کردم از کنارش رد شدم به اتاقم که رسیدم رفتم تو و درو بستم تا لباسامو عوض کنم.

لباسمو به سختی پوشیدم و جلوی آینه رفتم خیلی قشنگ شده بودم، از ذوق دیدن خودم بغض کردم.

کفشامم که پوشیدم کیفم جدیدمو برداشتم وسایلمو توش گذاشتم و از اتاق بیرون زدم.

اجومابا دیدنم گفت:
- خانوم چقدر خوشگل شدید!

تشکری کردم که دوباره گفت:
- خانوم از صب چیزی نخوردید وایساد براتون لقمه آماده کردم.

تند سرمو به عنوان نه تکون دادم و گفتم:
- لازم نیست میل ندارم.

فقط اگر میشه یه لیوان شربت برام بیار فقط سریع لطفا وقت ندارم!

اینو گفتم که اجوما چشمی گفت و به سرعت باد رفت و دو دقیقه ای با یه لیوان شربت اومد‌
با لبخند از تشکر کردم ولیوانو گرفتم، همونجوری که شربت داشتم میخوردم به سمت ماشین تهیونگ دوییدم وقتی بهش رسیدم.
با نفس‌نفس زدن رو به بادیگاردش کردم و لیوانو به دستش دادم.

بعد توی ماشین نشستم که صدای عصبی تهیونگ تو گوشم پیچید:
- ۳۸ ثانیه دیر کردی.


سکسکه ای کردم که لبخند ریزی رو لبش شکل گرفت:
- ترستو خیلی دوست دارم
با حرص نفسمو بیرون دادم و بی توجه به حرفش گفتم:
- کجا میریم؟
کوتاه پاسخ داد:
- قراره زنم بشی
تو دلم داشتن رخت میشستن، شوکه شدم.
من نمیتونستم باهاش ازدواج کنم من عاشقش نبودم من...
با بغض به طرفش چرخیدم و گفتم:
- میشه یه خواهش کنم؟
سوالی نگاهم کرد که ادامه دادم:
- منو ببر پرورشگاهمون
با اخم نه ای گفت که دستشو گرفتم و گفتم:
- تروخدا فقط چند دقیقه آخرین باره بزار برم لطفا
چندثانیه بی حرف بهم خیره شد و بعد رو به راننده گفت:
- برو پرورشگاه ...
لبخند محوی زدم و اشکامو با شصت دستم پاک کردم.
تنها راه نجاتم همین بود، نیم ساعت تو سکوت گذشت تا بلاخره رسیدیم جلو در پرورشگاه نگه داشتن.
- برو فقط نیم ساعت وقت داری وای به حالت اگه کاری کنی....
دیدگاه ها (۳)

#عـروس‌ِقاتـلpart_۴۳The killer bride تند تند سرمو تکون دادم ...

#عـروس‌ِقاتـلpart_۴۴The killer bride - میگم کجا بودی دختر؟نم...

────•🔥🌸•────#عـروس‌ِقاتـلpart_۴۱The killer bride - خودم دارم...

#عـروس‌ِقاتـلpart_۴٠The killer bride - برو لباس انتخاب کن ال...

عشق خون آلود پارت یک

با نوری که خورد تو صورتم بیدار شدم رفتم سرویس بهداشتی کارای ...

بیب من برمیگردمپارت : 68+ میدونی کجا قراره قرارداد ببندیم؟ _...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط