آن شبی که دلی بود به میخانه نشستیم

آن شبی که دلی بود به میخانه نشستیم 
آن توبه صد ساله به یک جرعه شکستیم
از آتش دوزخ نهراسیم که آن شب 
ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم
دیدگاه ها (۱)

به سلامتیه مورچه ها که هرچی پیدا کننرفیقاشونو خبر می کنن...ن...

؟؟؟؟؟😂

ﻫﻤﻪ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺩﺳﺖ ﺗﻜﺎﻥ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﻛﻢ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺗﻜﺎﻧﻢ ﺩﺍﺩﻧﺪﺩ...

از دوست بی صداقت و بدجنسباید بیش از جانوری وحشی در هراس بود ...

كاش و ايكاش كه باز عاشق و ديوانه شويمفارغ از نیک و بدش  راهی...

░⃟‌‌‎‎‌قطره قطره اشکهایم میچکد بر دفترمیاد بادا ... ان نگار ...

بهار و خاکستر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط