دلم که می گیرد کودک میشوم ...
دلم که می گیرد کودک میشوم ...
کفشهایم میشود تا به تا ...
آغوشی میخواهم که آرامم کند ...
عروسکی که ...
همبازی دلتنگی هایم شود ...
و گلویی که بغض خفه اش نکند ...
بهانه گیر میشوم ...
نق میزنم که ...
این را میخواهم که آن را میخواهم ...
ولی هیچکس نمیداند ...
که جز او هیچ نمیخواهم ..
کفشهایم میشود تا به تا ...
آغوشی میخواهم که آرامم کند ...
عروسکی که ...
همبازی دلتنگی هایم شود ...
و گلویی که بغض خفه اش نکند ...
بهانه گیر میشوم ...
نق میزنم که ...
این را میخواهم که آن را میخواهم ...
ولی هیچکس نمیداند ...
که جز او هیچ نمیخواهم ..
۸۶۷
۰۵ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.