اربــابـ پیــشــے

اربــابـ پیــشــے
𝔭𝔞𝔯𝔱⁶

یک ساعت بعد


×آ.ت بلند شو

-ها من کیم تو کی

×من یونگی ام تو ا.ت

-آهان چه جالب

×بلند شو دو ساعت دیگه مهمونیه


-چییییی فقط دوساعت وقت دارم

×این همه وقت داری دیگه

-ساکت باش برو بیرون حاضر شم

×اوکی

ا.ت ویو

اول به دوش ۳۰ مینی گرفتم و بعد با وسایلی که خریدم یکم به پوستم رسیدم [ همون روتین پوستی خودمون]
و بعد از ۲۰ مین که کارا تمام شد یه آرایش خوشگل کردم و لباسمو پوشیدم رفتم پایین دیدم یونگی با کت شلوار خیلی جنتلمن نشسته
-من حاضرم

×چقدر خانم پیشیه خوشگل شده

-لبخند. بریم

×بریم

-فلش بک به مهمونی
همچنان ا.ت ویو

وقتی ما اومدیم همه نگاها اومد سمت ما و دوباره اون هانای ...... اهم اهم اومد سمتمون
هانا: اهههه ددی چرا این دختره رو آوردی همه فهمیدن بهش خیانت کردی
×چی داری میگی

-چی میگه این یونگی

×داره دروغ میگه باور کن

هانا : عشقم ول کن اون دختره رو فیلم رو پخش کنی

ویو یونگی

هانا یه فیلم فیک که من و اون در حال بوسیدن هم بودیم بود

×این فیک

-ازت انتطار نداشتم

همچنان ویو یونگی

ا.ت از پارتی خارج شد من داشتم میدویدم دنبالش که با یه نور مواجه شدم و سیاهی

ا.ت ویو داشتم میرفتم که یه صدایی از پشت سرم اومد برگشتم و دیدم ..... نه .... نه امکان نداره یونگی بود که خونی افتاده بود زمین رفتم سرشو گذاشتم رو پام و داد زدم

-یکییییی زنگگگگ بزنههههه آمبولانسس[ داد]

فلش بک به بیمارستان

واقعا باورم نمیشد یونگی من آقا پیشی بخاطر من تو اتاق عمل بود ایکاش حرفاش رو باور میکرم [ گریه]

اسلاید اول لباس آ.ت برای رفتن به خرید لباس تو پارت قبل
اسلاید دوم لباس آ.ت برای پارتی
اسلاید سوم لباس یونگی برای خرید تو پارت قبل
اسلاید چهارم لبای یونگی برای خرید