نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده

نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را

به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان
خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را

#شهریار
دیدگاه ها (۱)

میبوسمت و از دهانم نفس تو بیرون می آیدبا کدام باد برخاسته ای...

دوست داشتن توکتاب قطوری ست!صفحاتی طولانی ...جلد چندم عشق، آن...

محوِ چشمانِ تو بودمکـــه شـــدم مســـت ازاین بـاده‌ی نـاب .....

جای آن دارد که چندی همره صحرا بگیرم...#معینی_کرمانشاهی

پنهان مشو که روی تو بر ما مبارکستنظاره تو بر همه جان‌ها مبار...

من وتو نسبتمان چیست؟ نگاردل هم بیقرار  هم  و یک  عمر  قرار  ...

ای جنگلِ هیرکانِ سبزپوشتو که ریشه‌هایت در عمق تاریخ خوابیده‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط