..دوستت دارم ولی با ترس وپنهانی
..دوستت دارم ولی با ترس وپنهانی
که پنهان کردن یک عشق یعنی اوج ویرانی..
دلم رنج عجیبی می برد از دوریت اما
نجابت می کند مانند بانو های ایرانی
تحمل کردن این راز از من سخت و دشوار است
که روزی خسته خواهد شد دل از اندوه طولانی
غمت را می خورد هر شب دل نازک تر ازشیشه
تو سنگی را نمی خواهی کنار شیشه بنشانی!
مرا باور کنی شاید به راه عشق برگردم
نه از این دست باورهای مردم در مسلمانی!
"عزیزم دوستت دارم" غم این جمله را دیدی؟!
تفاوت دارد این سیلاب با شب های بارانی..
که پنهان کردن یک عشق یعنی اوج ویرانی..
دلم رنج عجیبی می برد از دوریت اما
نجابت می کند مانند بانو های ایرانی
تحمل کردن این راز از من سخت و دشوار است
که روزی خسته خواهد شد دل از اندوه طولانی
غمت را می خورد هر شب دل نازک تر ازشیشه
تو سنگی را نمی خواهی کنار شیشه بنشانی!
مرا باور کنی شاید به راه عشق برگردم
نه از این دست باورهای مردم در مسلمانی!
"عزیزم دوستت دارم" غم این جمله را دیدی؟!
تفاوت دارد این سیلاب با شب های بارانی..
۲.۷k
۱۰ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.