میگویند چرا انقدر غمگین می نویسی

میگویند چرا انقدر غمگین می نویسی؟!...
آهنگ غمگین گوش میدی..!؟
افسرده میشویم...
ببخشید! !...
حق باشماست...
چندخطی مینویسم....
بخند.... :)
ساده بودم...
خیلی ساده...
به همه محبت کردم...بی محبتی هارازود فراموش کردم...
اماسادگی ام رانشانه گرفتند...
و زمینم زدند... بخند :)
اولین باربود که عاشق شدم...
از هستی ام مایه گذاشتم. ..
به حد مرگ می پرستیدمش....
فکر میکردم از عشق سیراب شود می ماند...!!
اما ازمن سیر شد و رفت...
خنده دار است...
بخند :)
از غرورم گذشتم...
التماس کردم...
التماس برای نرفتنش...
التماس برای بودنش...
التماس برای بادیگری نرفتنش...
اما خندید و رفت...
بخند :
وقتی کنارم بود...
باتمام وجود حس کرده بودم که مرا نمیخواهد...
از نگاهش...
از نگرفتن دستانم....
از سرم شلوغ است های دروغی اش...
از زود شب بخیر گفتن ها و آنلاین بودنش....
از جانم نگفتن هایش....
آخ که این آخری جانم را میگرفت...
دنیابر سرم آوار میشد وقتی صدایش میزدم و نمیگفت جانم....
اینها خنده دار است...
بخند :)
.تنهایم گذاشت...
میفهمی یعنی چی تنهایی؟؟؟
حالا بخند:)))
دیدگاه ها (۹)

یــنے میــشــهـ؟؟؟هَمــــین الآن یِهـویی...خــُدابیاد بِگـهـ...

ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ﭼﻘﺪ ﺍﺳﮑﻞ ﺑﻮﺩیما !.........ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﯿﻨ...

سربازی راهیه برای آدم کردن پسرا.......اما دخترا از هیچ راهی ...

مـــــامــــانمْ مــــیـــگِــه آهَـــنْـــگْ هـــایــــے کِ...

صحنه پارت دهم

lasting song part : 7

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط