الان که دارم می نویسم ...
کنار پنجره نشستم و در عین حالی که سرما میخوره به صورتم و از شوق رسیدن سرما تو قسمت جنوب غربی دلم عروسی کُردی به پا شده فکرم درگیر اینه که اگر پیج دلنوشته هام تو اینستا لو نمی فت الان تمام چرندیات ذهنم رو اونجا خالی میکردم ولی حیف و صد حیف ...
برای همین دوباره بعد از مدت ها به ویسگون پناه آوردم .
حداقل اینجا کسی منو نمیشناسه نمیخواد صد بار متنی که نوشتم بخونم ، سانسور کنم ، تغییر بدم حس میکنم اینجا میتونم بدون روتوش خودِ خودم باشم...
خطاب به خودم : مینا نکنه درگیر اینجا بشی نکنه حواست از مسئولیت هات پرت بشه تو باید برای روزای بهتر بجنگی مینای من تو لایق بهترین هایی یادت باشه موفقیت به شدت بهت میاد☕🌌🌻❤️✨
#الان_که_دارم_مینویسم
برای همین دوباره بعد از مدت ها به ویسگون پناه آوردم .
حداقل اینجا کسی منو نمیشناسه نمیخواد صد بار متنی که نوشتم بخونم ، سانسور کنم ، تغییر بدم حس میکنم اینجا میتونم بدون روتوش خودِ خودم باشم...
خطاب به خودم : مینا نکنه درگیر اینجا بشی نکنه حواست از مسئولیت هات پرت بشه تو باید برای روزای بهتر بجنگی مینای من تو لایق بهترین هایی یادت باشه موفقیت به شدت بهت میاد☕🌌🌻❤️✨
#الان_که_دارم_مینویسم
۲۳.۶k
۰۳ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.