او زن بود

او زن بود!
یک زن غمگین...
از آنها که موهایش را نمی بافت!
حرفهایش را به کسی نمی گفت؛
و شبها معشوقش را که در بالش خاک کرده بود در آغوش می کشید!!
او زن بود!
که می توانست چند روز چیزی نخورد نخوابد و ساعت ها به یکجا خیره شود.
من برایش دشت آورده بودم روی سینه ام که سر بگذارد؛ او اما زن بود!
از آنها که سیگارش را به آتش می سپرد اما فراموش می کرد بکشد،
یک #زن غمگین که تخت خوابش برای دو نفر جا نداشت...
دیدگاه ها (۲۰)

حضرت ادم وقتی داشت از بهشت بیرون میرفت:خدا گفت:نازنینم آدم ،...

میدونی مرد؟! از یه جایی به بعد دوره ی اینجور عشقا میگذره؛فلا...

سلااااااام من برگشتم، نزنینم قوله قول اندفه واقعیه، یه مدتی ...

دخترایی که سیزده بدر سبزه گره زدن بیان بختشون باز شده😂 😄 👍

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط