شوهر دو روزه. پارت۶۳

صدای زوزه ی هوای سرد توی گوشم میپیچید...
یا خدا...من تنها....حتی تهیونگم نیست! امیدوارم فلوریا زودتر برسه و اونارو بهم بده....

اصن صبر کن ببینم! مطمئنی درست اومدی اصن؟
گوشی رو برداشتم و دوباره لوکیشن رو باز کردم.
اره دقیقا همینجاس.

با لرزش گوشیو توی کیفم گذاشتم و با ترس عقب رفتم.
مه همه جارو گرفته بود... یهو یه چیزی توی گوشم نجوا کرد: اومدی...؟

ترسیدم و برگشتم پشت سرمو نگاه کردم! هیچی نبود!...

دستی روی شونم گذاشته شد....

پریدم عقب!

یه سیاهی توی مه خودنمایی میکرد!
گارد گرفتم و داد زدم: کی اونجاست!؟؟

سیاهی نزدیک تر شد...
ترسیده عقب رفتم: فــ...فـولریا؟؟

یهو صدای غیژ غیژ آهن پاره از پشت سرم اومد که پریدم بالا..

یهو یه نفر از پشت منو گرفت

جیغ زدممم و خواستم فرار کنم اما یهو تفنگشو گذاشت روی قلبم...

دیگه تکون نخوردم...بیچاره شدم:(
اروم گفتم: فلوریا!؟

یهو یه صدای آشنا گفت: چطوری دختر خاله؟!

چشمام گرد شد: وو...وومین!!!؟؟؟

وومین تفنگش رو روی قلبم فشرد: تکون نخور!

یه نفر دیگه نزدیکم شد...

فلور...فلوریا!!!!؟؟؟

دو روز قبل...
#راوی

هیت ها بیشتر شدن....دلیل چی بود؟
یه فیلم پخش شد توی تمام رسانه ها!

:
_یه سری ها الکی هیت میدن، ولی طرفدار هام...

*: دوستشون نداری؟

_نه معلومه که ندارمم عوضیا!

...

فیلمی که از داخل صحنه گرفته شده بود...فیلمه اصلی نبود. دراصل ا. ت این چیزا رو نمیگفت ولی این فیلم رو کلمه به کلمه کات کردن و کنار هم گذاشتن و همچین چیزی ساختن...!

(اون موقع که ا.ت و تهیونگ روی صحنه داشتن حرف میزدن بعد یهو یه نور از صحنه رد شد ولی هیچکس متوجه نشد،این نور برای فیلم گرفتن ازشون بوده...)

...ولی ا. ت چون دیگه توی پیجش و اینا نمیرفت متوجه هیچی نشد!
دیدگاه ها (۳)

شوهر دو روزه پارت۶۴

مامان سولی فالو نشه؟؟! 🥹❤

شوهر دو روزه. پارت۶۲

فالو نشه؟؟ 🥹❤

شوهر دو روزه. پارت۷۱

شوهر دو روزه. پارت۶۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط