دوست میدارم

‌دوست می‌دارم
آن وجب خاکی که تو هستی
من که در مراتع سبز افلاک
ستاره‌ای ندارم،
این تکرار توست
تو،
تکثیر دنیای من...

در چشمان درشت تو نوری است
که از سیارات مغلوب به من می‌تابد
بر پوست تو،
بغض راه‌هایی می‌تپد
هم مسیر شهاب و تندر باران
منحنی کمرت
قرص مه‌تابِ من شد
و خورشید،
حلاوت دهان ژرف تو
نور سوزان و عسلِ سایه‌ها
من در خفا
میان سایه و روح
دوستت دارم.


#پابلو_نرودا
#برگردان: #احمد_پوری


دیدگاه ها (۱)

‌ به من فراموشی هدیه ڪن...سپس سفر ڪن اگر می‌خواهی!#نزار_قبان...

‌من آن قدر دوستت دارمکه از تو می ترسمدر پوست خود پنهان می شو...

‌من آن قدر در این عشقآرامم که اگر کرم ابریشمی به تنم پیله کن...

تو آب شده یی در اندوه اسب ها دلتنگی دره ها قطرات شبنم،مه نمی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط