در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه ،
از خیابانی که نیست می نشینی روبرویم خستگی درمیکنی ،
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست ،
باز ميخندی و ميپرسي كه حالت بهتر است ؟!
باز میخندم که خیلی ...!
گرچه میدانی که نیست ،
شعر می خوانم برایت ، واژه ها گل می کنند ،
یاس و مریم میگذارم توی گلدانی که نیست ،
چشم میدوزم به چشمت ،
مي شود آیا کمی‌دستهایم را بگیری بین دستانی که نیست ...؟!
وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو …
پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست ،
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود ،
باز تنها می شوم با یاد مهمانی که نیست …!
رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است ،
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست ...


👤زنده یاد نجمه زارع

#Romantic_Time
دیدگاه ها (۰)

خاطره ها شاید سوختی باشد که مردم برای زنده ماندن می سوزانند‌ ... 👤هاروکی موراکامی

باید یه چیزی رو بهت بگم ؛غمگین بودن از خوشحال بودن خیلی راحت...

من چون رودی تمامیِ طولِ تو را می‌پیمایم ،از میانِ بدن‌ات می‌...

💅 ایده‌ی دیزاین ناخن .💅

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه از ...

صحنه,پارت یازدهم

صحنه پارت دهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط