ویو کوک

ویو کوک
اون... اون به ات من تجاوز کرد می‌کشمش میکشمشششش ات بیچاره من تو عذاب من میا هم نجات میدم اون هم فرشته من بود و عین آت بود و مهربون باید نجاتش بدم ۳ ساله از اون جهنم بیرون نیومده
ویو آت
تو اتاقم بودم و داشتم با خودم حرف میزدم که همون مرد اومد داخل بدون هیچ حرفی اومد سمتم و پاهامو باز کرد فهمیدم باید برم دنبالش رفتم تا به آخر عمارت رسیدم رفتیم حیاط خیلی ذوق کردم نزدیک یک ماه بود بیرون نرفته بودم داشتم فکر میکردم که گفت
ل بیا دنبالم
رفتم دنبالش که به یه انبار تاریک رسیدم درش صدتا قفل داشت همه رو باز کرد و رفتیم توش یه دختر اونجا بود که دستاش از پشت بسته بود و زنجیر داشت پاهاش هم تقریبا عین من بود ولی کلفت تر
ل سلام پری کوچولو خوبی؟
میا ارباب با صدایی که از ته چاه درمیومد
ل بله قشنگم
میا میشه بهم غذا بدین
ل ولی هنوز از تنبیهت مونده یک روز صبر کنی تموم میشه
خیلی حرسم گرفته بود دویدم سمتش و بغلش کردم
ات حالت خوبه
میا .....
ات خیلی بی رحمی لئو ازت متنفرم
ل نیاوردمت اینجا زبون درازی کنی آوردم تا بدونی اگه ازم سرپیچی کنی یه جای خالی تو این انبار برات پیدا میکنم
زبونم بند اومد
ل فهمیدی؟
ات ب..بله
میا میشه در انبار و باز کنین خیلی اینجا تاریکه با همون صدا
ل چون دختر خوبی هستی باز میکنم ولی فقط چند ثانیه
میا سرشو تکون داد
رفت و درو باز کرد تا نور اومد صورت میارو دیدم خیلی خوشگل بود و به نظرم لباساش تمیز بود و موهاش هم انگار تازه برس کشیده شده حالش خیلی بد بود
میا ممنون ارباب خب همه ی صداها از ته چاه
ل خواهش میکنم پری من
ات اگه ایشون سه ساله نرفته بیرون پس نباید کثیف باشه؟
ل نه این پری منه خودم میام لباساشو عوض میکنم و صورتشو تمیز میکنم پوزخند
ات خیلی پستی.میا تو کوک و می‌شناسی
دیدگاه ها (۶)

ویو آتتا اسم کوک اومد میا به من نگاه کرد و با چشمای اشکی گفت...

مرسی کیوتاااااا

مرسی بابت حمایت هاتون🥺❤️‍🩹تبریک نمیگین؟

چند ماه بعدویو اتداشتم عادت میکردم دوتا زنجیر به پاهام بسته ...

پارت ۱

-اوووو تازه اومدی... فقط چون پری دریایی هستی چیزی بهت نمی‌گم...

ویو کوک -من پری هامو میشناسم...همشون سلیطن(نیشخند)°ا..ارباب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط