ما دو سرویم در آغوش هم افتاده به خاک

ما دو سرویم در آغوش هم افتاده به خاک
چشم بگشا که گره خورده به هم ریشه‌ی ما
دیدگاه ها (۰)

از من صبوری بیش‌ازین دیگر نمی‌آیدمی‌میرم و عمرِ جدایی سر نمی...

ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیربه کمند تو گرفتار و به...

خبر نداشتن از حال من بهانه ی توستبهانه ی همه ی ظالمان شبیه ه...

‏ای جان چو رو نمودیجان و دلم رُبُودی

شده دردی به دلت ریشه کند آب شوی ؟همه شب با غم دلتنگی خود خوا...

وقتی از چشم کسی بیفتی،مثل یک قطره اشک…دیگه فرقی نمیکنه کجا ب...

‍ ‍‌بگیر آنقدر محکم در بغل دلبسته ی خود راکه در بر دارد انگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط