نمیدانم تو از باران گفتی

نمی‌دانم تو از باران گفتی
یا باران از تو؟!
که درخت به شکوفه نشست
آسمان به رنگین کمان
من به عشق
دیدگاه ها (۱)

بیشتر آدمها دوستش دارند، این البته زیاد شامل مادرم نمی‌شود! ...

آن قدرذهنم را درگیر خودت کرده‌ای...که دیگرحتی نمی‌توانممضمون...

از همان فولکس های قدیمی بیاوردور تا دورش را گل می‌زنمچند عدد...

درختانی با شکوفه های صورتی کنار دریاچه

آقا جان در وصف دوست داشتن تو نمی دانم چه بگویم... :

باران بهانه بودتا تو زیر چتر منتا انتهای کوچه بیایی ودوستی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط