رمان عضو هشتم بی تی ای
رمان عضو هشتم بی تی ای
معرفی ات
۲۴سالشه و دوساله زنه جونگکوکه و عضو هشتم بی تی اسه
از زبون ات
نشسته بودم که گوشیم زنگ خورد
ات:الو
جیمین:سلام خوبی
ات:سلام مرسی چه خبر
جیمین :هیچی میگم تو و کوک نمیخواین بیاین تمرین ؟
ات:مگه امروز تمرین داریم ؟
جیمین :با اجازه بله
ات:جونگ کوک (با داد خیلی شدید )
جیمین :آروم کر شدم
کوک :بله (با داد)
ات:بپوش تمرین داریم (داد)
کوک :کی گفته ؟(داد)
ات:جیمین (داد)
کوک :باشه (داد)
جیمین :میگم شما کرین؟
ات:نه اوکییم چطور؟
جیمین :چون فقط داد میزنین
ات:نه بابا کر کجا بود من برم بپوشم میبینمت
جیمین :باشه هم خداحافظ
رفتم داخل اتاق
ات:پوشیدی؟
کوک :آره تو نمیخوای بپوشی؟
ات:چرا الان میپوشم
کوک:من میرم تا ماشین رو روشن میکنم بیا
ات:باشه
کمپانی
ات:سلام
شوگا:چه عجب
کوک :سلام
اعضا :سلام
بعد تمرین
رفتم تو رختکن که لباس عوض کنم در کمد رو باز کردم که یهو
معرفی ات
۲۴سالشه و دوساله زنه جونگکوکه و عضو هشتم بی تی اسه
از زبون ات
نشسته بودم که گوشیم زنگ خورد
ات:الو
جیمین:سلام خوبی
ات:سلام مرسی چه خبر
جیمین :هیچی میگم تو و کوک نمیخواین بیاین تمرین ؟
ات:مگه امروز تمرین داریم ؟
جیمین :با اجازه بله
ات:جونگ کوک (با داد خیلی شدید )
جیمین :آروم کر شدم
کوک :بله (با داد)
ات:بپوش تمرین داریم (داد)
کوک :کی گفته ؟(داد)
ات:جیمین (داد)
کوک :باشه (داد)
جیمین :میگم شما کرین؟
ات:نه اوکییم چطور؟
جیمین :چون فقط داد میزنین
ات:نه بابا کر کجا بود من برم بپوشم میبینمت
جیمین :باشه هم خداحافظ
رفتم داخل اتاق
ات:پوشیدی؟
کوک :آره تو نمیخوای بپوشی؟
ات:چرا الان میپوشم
کوک:من میرم تا ماشین رو روشن میکنم بیا
ات:باشه
کمپانی
ات:سلام
شوگا:چه عجب
کوک :سلام
اعضا :سلام
بعد تمرین
رفتم تو رختکن که لباس عوض کنم در کمد رو باز کردم که یهو
۱۳.۹k
۰۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.