من داشتم زندگی کوفتیم رو یجوری میگذروندم

من داشتم زندگی کوفتیم رو یجوری میگذروندم
من حواسم پرت هیچ چشمی نشده بود..
من هیچوقت دلم با صدای خنده هیچکس نلرزیده بود..
من واسه بودن یه نفر توو زندگیم به آب و آتیش نزده بودم
من خودم بودم و خودم..
تو یهو از کجا پیدات شد؟
چرا یادم دادی دوست داشتنُ؟
چرا با دستات آرومم کردی؟
چرا یجوری خندیدی که قبل از تو هیچکس برام اونجوری نخندیده بود؟
چرا دقیقا شبیه همون کسی بودی که باید باشه؟
دیدگاه ها (۱)

کاش آدم بفهمد از زندگی چی می خواهد؟ کاش آدمی مثل من بفهمد از...

"ما"یی که تو گذشته موند. میفهمی؟ یعنی "ما" بودنمون مال وقتیه...

همیشه می بایست عکس آن چیزی که انتظارش را داشتم اتفاق می افتا...

☺ ️☺ ️☺ ️فندق

P8🍯&لطفا ازتون خواهش میکنم-باشه من میرم اما توم باید با من ب...

P10🍯جیمین«باورم نمیشه واقعا من همیچن کاری رو باهاش کرده باشم...

رمان وعده ی سرخ. پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط