از یک جایی به بعد

از یک جایی به بعد...
خواستنش از نخواستنش سخت تر میشود...
به خواستنش که فکر میکنی...
قلبت از زخم هایی که زده مچاله میشود...
به خواستنش که فکر میکنی...
یادِ شبهای دلتنگی بغض میکارد توی گلویت...
به خواستنش که فکر میکنی...
یادِ تنهایی و همه نیامدن هایش مثل پتک فرو می آید روی مغزت...
به خواستنش که فکر میکنی...
یاد تک تک لحظه هایی که نخواست تو را،میشود طناب دار و میپیچد دور گردنت...
از یک جاهایی به بعد نه اینکه دوستش نداشته باشی یا دیگر با او بودن را نخواهی ها،نه...
ولی جای زخم هایی که هنوز تازه است...

وادارت میکند به نخواستنش..
دیدگاه ها (۱)

📝 بعضی چیزهارا باید سروقت خودش داشته باشی ، وقتش که بگذرد دی...

بدترین حس دنیا چیست؟ شاید بگویید تنهایی... دلتنگی... و... ...

جانِ عزیزتان...یاد بگیرید تنهایی را...یاد بگیرید که شادیتان ...

گـاهـی اگــر دعـایت مسـتجاب نشـد، بـرو و گــوشـه ای بنـشـیـن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط