خوبم؛
خوبم؛
شبیه گلدانی که در
کنار پنجره ی یک خرابه
به گل های سرخ باغ خیره شده است
خوبم؛
شبیه کشتی متروکه ای در خشکی که می داند دیگر به آب نمی افتد
خوبم؛
شبیه گرامافونی که در کنج خانه سال هاست سکوت کرده است
خوبم...
و دلتنگی هنوز مرا از پا
درنیاورده است.
شبیه گلدانی که در
کنار پنجره ی یک خرابه
به گل های سرخ باغ خیره شده است
خوبم؛
شبیه کشتی متروکه ای در خشکی که می داند دیگر به آب نمی افتد
خوبم؛
شبیه گرامافونی که در کنج خانه سال هاست سکوت کرده است
خوبم...
و دلتنگی هنوز مرا از پا
درنیاورده است.
۵.۰k
۰۸ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.