اومدم سوار ماشین بشم یه خانم پیر تپلی گفت کمکم نمیکنی یه

اومدم سوار ماشین بشم یه خانم پیر تپلی گفت کمکم نمیکنی؟ یه پولی بهش دادم اومدم بانک اونور خیابون برای پرداخت یه قبض نوبتم شده بود برگشتم پشت سرمو نگاه کردم دیدم اومده تو بانک داره پول میشماره بریزه بحسابش😅
پولا از پونصدی هست تا تراول پنجاهی چه قشنگم تصاعدی داره مرتب میکنه

💯
دیدگاه ها (۱)

سلام سلام

پآرت14. دلبرک شیرین آستآد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط