بریم برا فیک
بریم برا فیک😁😝🎀
#فیک_بی_تی_اس
#کوک
اسم: #بازی_مرگ
پارت: #پنجم
مبخواست فرار کنه نزاشتم و گرفتمش
وقتی نگاهم به صورتش افتاده احساس کردم این همون دختریع که بابام میگفت میتونه درمانم کنه
پس باید میبردم پیش بابام تا ببیندش
نباید میزاشتم کسی بهش آسیب بزنه
خودمم باید کنترل میکردم تا آسیبی بهش نزنم و سالم بمونه.........
گرگایی که نزدیکشون شده بودن زوزه میکشیدن
منم دخترو بردم توی عمارت......
حوصله کسی رو نداشتم پس رفتم توی اتاقم و دخترو گذاشتم رو تختم
منتظر موندم تا به هوش بیاد و برم به بابام بگم بیاد
یاا بهتر بگم به جئون بزرگم بگم بیاد
داشتم لباس عوض میکردم که متوجه شدم داره به هوش مباد
برای همین رفتم کنارش نشستم.....
ویو سوآه:
با احساس اینکه یکی دستمو گرفته و نوازش میکنه چشمام رو باز کردم که با سردر شدید و یه موجود گنده مواجه شدم میخواستم جیغ بکشم اما دستش رو گذاشتم جلوی دهنم
خیلی ترسیده بودم
نکنه خون آشام باشه؟
آ...ا.خه یجوریه شبیه آدم های عادی نیست که بگم شاید مافیا باشه
دستش رو که از جلو دهنم برداشت فوری گفتم
سوآه: توکییی؟
اینجا کجاست؟
منو برا چی اوردی اینجا؟
اگه خون آشامی من کم خونی دارم خون ندارم بخوری
ولییی اون خندید از حرفام
سوآه: چرا میخندی بگو کی تو؟
کوک:جئون جونگکوک
سوآه:خب کیه؟
کوک:ساکت بشین تا بیام وگرنه تضمینی ندارم که برات اتفاقی نیوفته
سوآه:یعنی چی؟
کوک:تت برای درمان من اینجایی اگر بقیه بفهمن کارای بد بدی باهات میکنن
پس مثل دختر خوب ساکت بشین
دخترااا نت نداشتم
ویس هم پاکیده بودم
عصر براتون پارت جدید میزارمممم
امیدوارم خوشتون آمده باشه
#فیک_بی_تی_اس
#کوک
اسم: #بازی_مرگ
پارت: #پنجم
مبخواست فرار کنه نزاشتم و گرفتمش
وقتی نگاهم به صورتش افتاده احساس کردم این همون دختریع که بابام میگفت میتونه درمانم کنه
پس باید میبردم پیش بابام تا ببیندش
نباید میزاشتم کسی بهش آسیب بزنه
خودمم باید کنترل میکردم تا آسیبی بهش نزنم و سالم بمونه.........
گرگایی که نزدیکشون شده بودن زوزه میکشیدن
منم دخترو بردم توی عمارت......
حوصله کسی رو نداشتم پس رفتم توی اتاقم و دخترو گذاشتم رو تختم
منتظر موندم تا به هوش بیاد و برم به بابام بگم بیاد
یاا بهتر بگم به جئون بزرگم بگم بیاد
داشتم لباس عوض میکردم که متوجه شدم داره به هوش مباد
برای همین رفتم کنارش نشستم.....
ویو سوآه:
با احساس اینکه یکی دستمو گرفته و نوازش میکنه چشمام رو باز کردم که با سردر شدید و یه موجود گنده مواجه شدم میخواستم جیغ بکشم اما دستش رو گذاشتم جلوی دهنم
خیلی ترسیده بودم
نکنه خون آشام باشه؟
آ...ا.خه یجوریه شبیه آدم های عادی نیست که بگم شاید مافیا باشه
دستش رو که از جلو دهنم برداشت فوری گفتم
سوآه: توکییی؟
اینجا کجاست؟
منو برا چی اوردی اینجا؟
اگه خون آشامی من کم خونی دارم خون ندارم بخوری
ولییی اون خندید از حرفام
سوآه: چرا میخندی بگو کی تو؟
کوک:جئون جونگکوک
سوآه:خب کیه؟
کوک:ساکت بشین تا بیام وگرنه تضمینی ندارم که برات اتفاقی نیوفته
سوآه:یعنی چی؟
کوک:تت برای درمان من اینجایی اگر بقیه بفهمن کارای بد بدی باهات میکنن
پس مثل دختر خوب ساکت بشین
دخترااا نت نداشتم
ویس هم پاکیده بودم
عصر براتون پارت جدید میزارمممم
امیدوارم خوشتون آمده باشه
- ۱.۴k
- ۳۰ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط