خاطره ای از شهید حاج قاسم سلیمانی

خاطره ای از شهید حاج قاسم سلیمانی

وسط معرکه نبرد با داعش،
از عراق زنگ زد و گفت
شنیدم تهران برف اومده..
گفت برو فلان پادگان سپاه،
آهوها از کوه میان پایین بخاطر غذا..
براشون علوفه و آب تهیه کن،
حیوونا بی‌آب و غذا نمونن..
به شوخی گفتم حاجی!
وسط جنگ با داعش
به آهوها چیکار داری!؟
گفت من به دعای آهوها نیاز دارم..

یاد و خاطره تمامی شهدای گرانقدر گرامی باد
جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدای گرانقدر و روح امام راحل ره صلوات
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دیدگاه ها (۲)

شهید سلیمانی برای دشمنان خطرناک تر از سردار سلیمانی است .دوم...

دومین سالگرد شهادت شهیدان حاج قاسم سلیمانی ابو مهدی المهندس ...

دعوت نامه شهدا زیارت مجازی گلزار شهدای کرمان برای ورود روی ل...

خاطره ای از شهید جواد حاج خدا کرممن ۷ ساله بودم، بابا برای ن...

زندگی به سبک شهدا ( خاطرات شهدا ) برگرفته از کتاب شاهد یارا...

زندگی به سبک شهدا ( خاطرات شهدا )برگرفته از کتاب شاهد یاران ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط