همه ایران سرای من است
🌹 در لرستان از چندی پیش از یلدا، گوسپند(گوسفند) یا پرندهای را برای خوراک شب یلدا میپرورند. یکی از آیینهای این شب "چارشو دُر کنی"(چادر شب آویزان کنی) است. کودکان در این شب با آویختن چادر یا گلونی(سربند لری) از بام خانهی همسایهها، شیرینی و میوه و خشکبار دریافت میکنند. این آیین در ایلام، آذربادگان و کرمانشاه نیز انجام میشود. در ایلام به آن "شلیملی" میگویند. "چل سرو" یا فال چهل سرود آیین دیگر چله در لرستان است. یکی از باشندگان(حاضران) دستگرد(تسبیح) میاندازد و هر یک از مهمانان چامهای به گویش بومی میگویند و چهلمین چکامه، پاسخ به مراد فالگیرنده است.
❤️ در برخی شهرهای استان خراسان، هندوانهی یلدا را در میانهی مهمانی و برابر دیدگان مهمانان میبُرند و اگر هندوانه رسیده، سرخ و خوشمزه باشد، نشانه این است که هر کس آرزویی دارد، به آرزویش میرسد.
در آیینی دیگر، با تاریکی هوا کسانی با کَپچه(ملاقه) به در خانهها میزنند تا آجیل و شیرینی بگیرند. در گذشته در قوچان توپ هفتلایهای از پشم گوسپند، شتر و بز میساختند و در شب چله آنها را در میان آتش میانداختند. سپس با دست آن را بیرون میکشیدند و هفت بار به بیرون از آتش پرتاب میکردند تا با این کار به زمستان بگویند که از برف و سرما ترسی ندارند.
❤️ در آذربادگان(آذربایجان)، یک ماهی بزرگ آراسته به خانهی نواَروسان میفرستند و در هگمتانه(همدان)، فال سوزن میگیرند. برای فال سوزن همه دور تا دور خانه مینشینند و یکی از بزرگان پیاپی چامه(شعر) میخواند و مهمانان نیز دَهنادین(به ترتیب) کنار هم نشستهاند. چامهی نخست فال نخستین کسی است که گرد خانه نشسته و چامه دوم، فال دومین تن است تا به شمار باشندگان چامه خوانده شود. در این میان دختر کوچکی به یک پارچهِ آب ندیده و نبُریده سوزن میزند.
🌹 در "چهارمحال و بختیاری"، خوردن کدو، کنجد، ماست، نان و پنیر در شب چله را مایهی فراوانی میدانند. پختن آش "کاکولی" و آش کشک که در آن کدوتنبل میریزند، آبپز کردن کدوتنبل که نماد خورشید است و پختن نان "گرده" در این استان رواگدار(رایج) است.
❤️ در استان خوزستان، برای اینکه تاریکی شب را با زایش خورشید پیوند بزنند، هیزم میسوزانند و کنار آن آجیل، انار و آبگوشت میخورند. دو داستان "پیرزن" و "غول بیابانی" که میتواند به خانهها بیاید و همه را با خود ببرد، خوانده میشود. چهارروز مانده به یلدا را
❤️ در برخی شهرهای استان خراسان، هندوانهی یلدا را در میانهی مهمانی و برابر دیدگان مهمانان میبُرند و اگر هندوانه رسیده، سرخ و خوشمزه باشد، نشانه این است که هر کس آرزویی دارد، به آرزویش میرسد.
در آیینی دیگر، با تاریکی هوا کسانی با کَپچه(ملاقه) به در خانهها میزنند تا آجیل و شیرینی بگیرند. در گذشته در قوچان توپ هفتلایهای از پشم گوسپند، شتر و بز میساختند و در شب چله آنها را در میان آتش میانداختند. سپس با دست آن را بیرون میکشیدند و هفت بار به بیرون از آتش پرتاب میکردند تا با این کار به زمستان بگویند که از برف و سرما ترسی ندارند.
❤️ در آذربادگان(آذربایجان)، یک ماهی بزرگ آراسته به خانهی نواَروسان میفرستند و در هگمتانه(همدان)، فال سوزن میگیرند. برای فال سوزن همه دور تا دور خانه مینشینند و یکی از بزرگان پیاپی چامه(شعر) میخواند و مهمانان نیز دَهنادین(به ترتیب) کنار هم نشستهاند. چامهی نخست فال نخستین کسی است که گرد خانه نشسته و چامه دوم، فال دومین تن است تا به شمار باشندگان چامه خوانده شود. در این میان دختر کوچکی به یک پارچهِ آب ندیده و نبُریده سوزن میزند.
🌹 در "چهارمحال و بختیاری"، خوردن کدو، کنجد، ماست، نان و پنیر در شب چله را مایهی فراوانی میدانند. پختن آش "کاکولی" و آش کشک که در آن کدوتنبل میریزند، آبپز کردن کدوتنبل که نماد خورشید است و پختن نان "گرده" در این استان رواگدار(رایج) است.
❤️ در استان خوزستان، برای اینکه تاریکی شب را با زایش خورشید پیوند بزنند، هیزم میسوزانند و کنار آن آجیل، انار و آبگوشت میخورند. دو داستان "پیرزن" و "غول بیابانی" که میتواند به خانهها بیاید و همه را با خود ببرد، خوانده میشود. چهارروز مانده به یلدا را
- ۵.۲k
- ۲۹ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط