دوستت دارم
دوستت دارم
اما برایِ خودم نمی خواهمت ...
که خواستن، عینِ خودخواهی است
و داشتن، عینِ از دست دادن ...
نزدیک تر نیا !
من سالهاست که از آدم های این شهر،
فاصله می گیرم...
کسانی را از دور دیده ام که بهترین بودند ...
و نزدیک که می شدند
خنجرهایشان را می دیدم ...
که گلویِ اعتمادم را ذره ذره می برید ...
من از نزدیک شدن ها زخمی ام ...
نزدیک تر نیا !
بگذار از دور تو را بخواهم
که انتظارِ امنیتِ آغوشِ تو شیرین است،
حتی اگر به بلندایِ یک عمر،
حتی اگر برایِ «ابد» باشد ...
اما برایِ خودم نمی خواهمت ...
که خواستن، عینِ خودخواهی است
و داشتن، عینِ از دست دادن ...
نزدیک تر نیا !
من سالهاست که از آدم های این شهر،
فاصله می گیرم...
کسانی را از دور دیده ام که بهترین بودند ...
و نزدیک که می شدند
خنجرهایشان را می دیدم ...
که گلویِ اعتمادم را ذره ذره می برید ...
من از نزدیک شدن ها زخمی ام ...
نزدیک تر نیا !
بگذار از دور تو را بخواهم
که انتظارِ امنیتِ آغوشِ تو شیرین است،
حتی اگر به بلندایِ یک عمر،
حتی اگر برایِ «ابد» باشد ...
- ۱.۳k
- ۱۷ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط