چهار سالم بود
چهار سالم بود
از تاریکی می ترسیدم
شش سالم بود
از پدرم می ترسیدم
هشت سالم شد
از رفتن مادرم می ترسیدم
ده سالم بود
از تنهایی می ترسیدم
دوازده سالم بود
از اینکه نتوانم مادرم را ببینم می ترسیدم
چهارده سالم بود
از هیچ چیز نمی ترسیدم
شانزده سالم شد
از خودم می ترسم
الان هجده سالمه
از همه اطرافیانم میترسم :(
#RaanaR
از تاریکی می ترسیدم
شش سالم بود
از پدرم می ترسیدم
هشت سالم شد
از رفتن مادرم می ترسیدم
ده سالم بود
از تنهایی می ترسیدم
دوازده سالم بود
از اینکه نتوانم مادرم را ببینم می ترسیدم
چهارده سالم بود
از هیچ چیز نمی ترسیدم
شانزده سالم شد
از خودم می ترسم
الان هجده سالمه
از همه اطرافیانم میترسم :(
#RaanaR
۳.۸k
۲۵ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.