ماه

#ماه
در آغوش شب
به خواب می رود و
من هنوز بیدارم
مگر می شود
بی تو به خواب رفت
خاطره ها صف می کشند به خیالم
و من خمار یک لحظه دیدنت
با من چه کردی؟
هیچ چیز
جای خودش نیست
در تنم لحظه ها تب دارند و
من چه بی تابانه
بر شانه های اسیر شب
تا انتهای گردسوز دلتنگیم
با خیال تو
سفر خواهم کرد
#شهیدسیدعلی_ابوطعام
#شهیدمدافع_حرم
دیدگاه ها (۱)

آه از رنجی که دراین گفتـــه نهفته است!سرّالاســرار خطبه ی #ح...

خون پاک #شهدا منتظر توست بیاسرِ مصباحِ هدا #منتظر توست بیاوا...

عشق یعنی عشقبازی باخداعشق یعنی سرفرازی هرکجاعشق یعنی ماهمه ه...

وصیت نامه شهید #حسینعلی_یاری_نسبخدایا از یک سو باید بمانیم ت...

یک نفر تو خیابونای مغز من همیشه راه میره قدم میزنه . خیابونا...

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت هفتـم🌚✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط