کاش میشد بجای فصل امتحانات
کاش میشد بجای فصل امتحانات
فصل آغوش یار را هم داشتیم
آنوقت خرداد و شهریور و دی ...
همه را مردود میشدم
و تا ابد حبس در آغوشت !
من برای داشتن دستهای تو ریسمان نبسته ام
دل بسته ام !
همین که لبخند بر لبهای تو باشد کافیست
“تو” کنارم باشی من آنقدر میخندم ...
که مبادا خنده ی دیگری را ببینی
خیره میشوم ...
که مبادا چشمان دیگری نگاهت را از من بدزدد
خیالت راحت !
من جز آغوش تو حتی به دیوار هم تکیه نمیکنم
#ابوالفضل_اسفندی
#جذاب #عاشقانه
فصل آغوش یار را هم داشتیم
آنوقت خرداد و شهریور و دی ...
همه را مردود میشدم
و تا ابد حبس در آغوشت !
من برای داشتن دستهای تو ریسمان نبسته ام
دل بسته ام !
همین که لبخند بر لبهای تو باشد کافیست
“تو” کنارم باشی من آنقدر میخندم ...
که مبادا خنده ی دیگری را ببینی
خیره میشوم ...
که مبادا چشمان دیگری نگاهت را از من بدزدد
خیالت راحت !
من جز آغوش تو حتی به دیوار هم تکیه نمیکنم
#ابوالفضل_اسفندی
#جذاب #عاشقانه
۷.۱k
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.