من
من
علف ها را دیدم
سمت خدا می رفتند
رو به دریاچه نور
و همان جا که خورشید بیدار است
و دو دستان خدا باز
برای به آغوش کشیدن ها
و چه فرقی دارد
علفی هرز
یا گلی از جنس بلور
تا بسویش قدم برداری
پر می شوی از بوی خوش عطر خدا
و چه غم ها پاک است و چه دلها روشن
و خوب می دانم
پشت پرچین ها
خانه ی پر مهر خدا
مرا میخواند
و تو ای خوب
بیا همسفر این شادی باش...
سلام..
روزتون مالامال از لطف خدا
علف ها را دیدم
سمت خدا می رفتند
رو به دریاچه نور
و همان جا که خورشید بیدار است
و دو دستان خدا باز
برای به آغوش کشیدن ها
و چه فرقی دارد
علفی هرز
یا گلی از جنس بلور
تا بسویش قدم برداری
پر می شوی از بوی خوش عطر خدا
و چه غم ها پاک است و چه دلها روشن
و خوب می دانم
پشت پرچین ها
خانه ی پر مهر خدا
مرا میخواند
و تو ای خوب
بیا همسفر این شادی باش...
سلام..
روزتون مالامال از لطف خدا
۱.۵k
۲۳ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.