روزی عده ای به اصرار از چرچیل خواستند که سیاست را تعریف ک

روزی عده ای به اصرار از چرچیل خواستند که سیاست را تعریف کند.
چرچیل به ناچار دایره ای کشید و خروسی در آن انداخت.
گفت خروس را بدون آنکه از دایره خارج شود بگیرید.
این عده هر چه تلاش کردند نتوانستند و خروس از دایره بیرون می رفت.
در نهایت از چرچیل خواستند که این کار را خود انجام دهد.
چرچیل خروسی دیگر کنار خروس اول گذاشت و این دو شروع به جنگیدن کردند!
آنگاه چرچیل دو خروس را از گردن گرفت و بلند کرد و در پاسخ گفت این سیاست است.
دیدگاه ها (۱)

خدای خوبمدلم میخواهد برای همه ی بنده هایت دعا کنم،، دعایی از...

ﻣﻦ ﺭﺍﺑــﻄﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳــﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺩﻭ ﻃــﺮﻓﻪ ﺍﻧﺪ .. . ﻫــﺮ ﺩﻭ...

بعضیا مثل خود شعرند... ردیف و قافیه دارند... وزن دارند... حس...

در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا یک دانشجوی دختر با موهای ق...

🔻 اعلام برائت از حسن روحانی این بار توسط معاون اول او🔹موج اع...

سلام دوستان 🥵🥵هشدار بسیار مهم🌼 در مصرف آب صرفه جوئی کنیم.سال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط