part
(part4)
جونگ کوک : لوسی
لوسی : بله؟
جونگ کوک : خونتون کجاس؟
لوسی : همین کوچه فرعی ۱۰
جونگ کوک : باشه
جونگ کوک لوسی رو برد خونشون
(ویو لوسی)
رسیدم خونه و از جونگ کوک تشکر کردم
بعد یه هات چاکلت درست کردو روی کاناپه لم دادم و داشتم دنبال یه سریال کره ای برای دیدن
انتخاب کنم که گفتم
لوسی: چرا جومونگ نگاه نکنم؟
نشستم جومونگ نگاه کردم که یهو زنگ خونمو زدن
لوسی : وایییی اینموقع شب کی زنگ میزنه
رفت درو واز کرد دیگ که دیدم جونگ کوکه
لوسی : اینجا چیکار میکنی؟
جونگ کوک : میشه امشب رو اینجا بخوابم؟
لوسی : چرا حالا اینجا؟ ما دو دقیقس باهم اشنا شدیم
جونگ کوک : چون تهیونگ میکشم
لوسی : باشه بیا... چون دلم برات سوخت اینکار رو میکنم
جونگ کوک : کوماٱ
لوسی : میخوام شام سفارش بدم میخوای؟
جونگ کوک : اره
لوسی : من یه سوخاری و سوجو میخورم تو چی؟
جونگ کوک : منم ساندویچ و سوجو میخورم
لوسی : اوکی
لوسی زنگ زد و غذا اومد
لوسی : واییییییی چه خوشمزس
جونگ کوک : اره
لوسی : برات سوجو بریزم
جونگ کوک : اره مرسی
(بعد چند دقیقه)
جونگ کوک : لوسی میدونی چقدر دوست دارم؟
لوسی : چقدر مست اقا
جونگ کوک : اندازه کل جهان
لوسی : پس خیلی مستی
جونگ کوک : شوخی نمیکنم
جونگ کوک پرید روش و گردنشو کبود کرد
لوسی : اییییی درد میگیره
جونگ کوک : باید عادت کنی
لوسی : چییییییی
جونگ کوک : عروس ننم میشی؟
لوسی : اره یعنی نههه
جونگ کوک بردش تو اتاق و روش خیمه زد
لوسی : اییییی نکنننن
جونگ کوک : باش
لوسی : چه زود قانع شدی
جونگ کوک : اره چون باید به زنم احترام بزارم
لوسی با این حرفش عاشقش شد و بوسیدش
و همون جا خوابشون بود
ادامه دارد...............
شرایطش 30 لایک و 20 کامنت
جونگ کوک : لوسی
لوسی : بله؟
جونگ کوک : خونتون کجاس؟
لوسی : همین کوچه فرعی ۱۰
جونگ کوک : باشه
جونگ کوک لوسی رو برد خونشون
(ویو لوسی)
رسیدم خونه و از جونگ کوک تشکر کردم
بعد یه هات چاکلت درست کردو روی کاناپه لم دادم و داشتم دنبال یه سریال کره ای برای دیدن
انتخاب کنم که گفتم
لوسی: چرا جومونگ نگاه نکنم؟
نشستم جومونگ نگاه کردم که یهو زنگ خونمو زدن
لوسی : وایییی اینموقع شب کی زنگ میزنه
رفت درو واز کرد دیگ که دیدم جونگ کوکه
لوسی : اینجا چیکار میکنی؟
جونگ کوک : میشه امشب رو اینجا بخوابم؟
لوسی : چرا حالا اینجا؟ ما دو دقیقس باهم اشنا شدیم
جونگ کوک : چون تهیونگ میکشم
لوسی : باشه بیا... چون دلم برات سوخت اینکار رو میکنم
جونگ کوک : کوماٱ
لوسی : میخوام شام سفارش بدم میخوای؟
جونگ کوک : اره
لوسی : من یه سوخاری و سوجو میخورم تو چی؟
جونگ کوک : منم ساندویچ و سوجو میخورم
لوسی : اوکی
لوسی زنگ زد و غذا اومد
لوسی : واییییییی چه خوشمزس
جونگ کوک : اره
لوسی : برات سوجو بریزم
جونگ کوک : اره مرسی
(بعد چند دقیقه)
جونگ کوک : لوسی میدونی چقدر دوست دارم؟
لوسی : چقدر مست اقا
جونگ کوک : اندازه کل جهان
لوسی : پس خیلی مستی
جونگ کوک : شوخی نمیکنم
جونگ کوک پرید روش و گردنشو کبود کرد
لوسی : اییییی درد میگیره
جونگ کوک : باید عادت کنی
لوسی : چییییییی
جونگ کوک : عروس ننم میشی؟
لوسی : اره یعنی نههه
جونگ کوک بردش تو اتاق و روش خیمه زد
لوسی : اییییی نکنننن
جونگ کوک : باش
لوسی : چه زود قانع شدی
جونگ کوک : اره چون باید به زنم احترام بزارم
لوسی با این حرفش عاشقش شد و بوسیدش
و همون جا خوابشون بود
ادامه دارد...............
شرایطش 30 لایک و 20 کامنت
- ۴.۱k
- ۱۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط