آخر الزمان

#آخر الزمان
جنگ تمام شده بود و او که سه چهار سال بیشتر نداشت، گوشه ای ایستاده بود و گریه می کرد. پدرش برایش گفته بود که وقتی دنیا پر از ظلم شود، حضرت مهدی ظهور می کند و انتقام مظلومان را می گیرد. یاد حرف پدرش افتاد. در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود و هق هق گریه اش فضا را پر کرده بود، صدا زد: آقا مهدی! بیا! دیگه دنیا پر از ظلم شده! ببین بابامو کشتن! ببین داداشامو کشتن! ببین خیمه هامونو آتیش زدن! ببین عمه رو کتک زدن!

منبع:مصلح313
دیدگاه ها (۲)

#حجابمی گفت:؛ﻓﺮﺷﺘــــﻬـ ﻫﺎ ﺣﺠـــــﺎﺏ ﻧـــــﺪﺍﺭﻧﺪ...ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺑـ...

#آیین طلبگی *قسمت نهم(ایجاد عشق وایمان به طلبگی)یکی از مهم‌...

مـــرا #میهمان ِ سفـره ی مهربانی ِخود کنید!دلـم گرفته از آشـ...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

part1🦋صدای گریه ی بی وقفه ی نوزاد خونه رو پر کرده بود ساعت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط