یه لحظه بین دغدغه هام سرم اوردم بالا دیدم عه

- یه لحظه بین دغدغه هام ؛ سرمُ اوردم بالا ،دیدم عه
دیگه حس خوبی ندارم بهت!
دیگه با بقیه برام تفاوتی نداری ؛ دیگه هرکار ساده ای که انجام میدی توی نظرم شاهکار نیست ؛ دیگه چشمات قشنگ ترین چشمای دنیا نیستن ؛ دیگه جوری نیست که وقتی نگات کنم از چیزی نترسم اتفاقا برعکس ، شدی برام یه ترسِ بزرگ . .
دیگه دلم نمیخواد روزام با تو بگذره ؛ دیدم اصلا خیلی وقته از حرف زدن باهات لذت نمیبرم ؛ دیدم هزار سال شده که باهات درد و دل نکردم چون دیگه مورد اعتمادم نیستی ، دیگه در موردت با کسی صحبت نمیکنم چون موضوع مورد علاقم نیستی تو ،
از دیدنت فرار میکنم و حاضرم تا اخر عمر نبینمت .
اخرشُ بگم
یهو دیدم دیگه دوسِت ندارم....
اره من یهو دیدم ،اما اصلا یهو اتفاق نیوفتاد.
با هر بار که دلمُ شکستی، هربار که پشتمُ خالی کردی ، هربار که باورت شد آدم بده منم ، هر بار که بهت نیاز داشتم و نبودی ، هربار که جواب تک تک محبت هامُ با بدی دادی ، هربار که شدی دلیلِ خیس شدن چشمام ،دقیقا با همون هر بار هااا
تویِ دلم مُردی ،
بدون اینکه خودم بخوام .
و متاسفم برای مرگِ این دوست داشتن .
متأسفام‌ .
دیدگاه ها (۰)

- ولی یه واقعیتی رو میخوام بگم؛تموم اون روزایی که سرم و میگر...

دنبال کسی باش که بفهممت .. مثل خودت باشه .. کنارت باشه..بهت ...

‏قدم اول واسه خوب کردن حالت: کنار گذاشتن آدمایی که هنوز تکلی...

آدمای زندگیتونو جوری انتخاب کنید کهبرای موندنشون نیازی نباشه...

تک پارتی(درخواستی)

فیک ایدل عاشقپارت ۶ویو ا.تداشتیم فیلم میدیم که یهو فیلم صحنه...

چند پارتی نامجون درخواستیپارت ۳از زبان ا/ت:همینجوری داشتم گر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط