صبحی که بوسه ام ندهی بی طلوع باد

صبحی که بوسٖه ام ندهی بی طلوع باد

روزی که عاشقت نـشـوم بی شـروع باد!

#فرامرز_عرب_عامری
دیدگاه ها (۰)

سر به سر طومار زلفت شرح احوال من استمو به مو فهمیده ام این م...

دست کم بی روسری یکبار بنشین پیش منتا که توصیفت کنم در شعرهای...

خوش آن زمان که نکویان کنند غارت شهرمرا تو گیری و گویی که ا...

سر‌ به‌ زیریم ‌به‌ پیش‌تو‌ و ما ‌می‌دانیممی‌کند‌ عشق ‌چنان‌ ...

"سرنوشت "p,35..ساعت ۳ صبح .....با حس باد سردی چشمامو باز کرد...

پارت هفتم رمان فرزند اتش ---ات به سمت دفتر کاری جونگکوک رفت ...

چند پارتی عشق ساریسمی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط