فیک (فلیکس) پارت یک^^
فیک (فلیکس) پارت یک^^
داستان برف سیاه ☪︎
دا- سام : سلام من دا-سامم ۱۶ سالمه و شمشیر بازم توی مدرسه معروف سئول(یونگسان) درس میخونم درسم زیاد خوب نیست و اکثرا نمره های پایین میگیرم. ما اکیپ خوبی داریم توی اکیپمون فقط ی نفر تو اکیپمون درسش خوبه اونم سو. زندگیمو دوس دارم ولی میخوام زندگیم ی تغییر بزرگی .
پایان معرفی
دا-سام : ساعت ۷ صبح از خواب پاشدم و لباسامو پوشیدم و رفتم مدرسه.
دا-سام : وارد کلاس شدم و نشستم.
معلم وارد کلاس شد و بعد اون ی پسر خوش قیافه هم وارد کلاس شد....
(بچها بقیشو میزارم) اگه ۱۰ لایک بخوره ادامشم مینویسم ☪︎
داستان برف سیاه ☪︎
دا- سام : سلام من دا-سامم ۱۶ سالمه و شمشیر بازم توی مدرسه معروف سئول(یونگسان) درس میخونم درسم زیاد خوب نیست و اکثرا نمره های پایین میگیرم. ما اکیپ خوبی داریم توی اکیپمون فقط ی نفر تو اکیپمون درسش خوبه اونم سو. زندگیمو دوس دارم ولی میخوام زندگیم ی تغییر بزرگی .
پایان معرفی
دا-سام : ساعت ۷ صبح از خواب پاشدم و لباسامو پوشیدم و رفتم مدرسه.
دا-سام : وارد کلاس شدم و نشستم.
معلم وارد کلاس شد و بعد اون ی پسر خوش قیافه هم وارد کلاس شد....
(بچها بقیشو میزارم) اگه ۱۰ لایک بخوره ادامشم مینویسم ☪︎
۳.۵k
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.