صبر کن ای دل پر غصه در این فتنه و شور

صبر کن ای دل پر غصه ، در این فتنه و شور
گرچه از قصه ی ، ما می ترکد سنگ صبور

از جهان هیچ ندیدیم و عبث عمر گذشت
ای دریغا ، که ز گهواره رسیدیم به گور

تو عجب تنگه ی عابر کشی ، ای معبر عشق
که به جز کشته ی عاشق ، نکند از تو عبور

نه طبل تهی در فروبند برین معرکه که
گوش گیتی همه کر کرد ز غوغای غرور

تیز برخیز ازین مجلس و بگریز چو باد
تا غباری ننشیند به تو از اهل قبور

مرگ می بارد ازین دایره ی عجز و عزا
شو به میخانه که آنجا همه سورست و سرور

شعله ای برکش و برخیز ز خاکستر خویش
زآن که تا پاک نسوزی نرسی سایه به نور ...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*

https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۱۶)

پینوکیو کجایی..؟؟یادت بخیر...این روزها دماغ ها کوچکتر میشود،...

خدا چون دست بر لوح و قلم زدسر او را به خط نی رقم زددل نی نال...

نمیفهمم این همه سوز از کجا می آید آذر باشد و سرمای بهمن ماه ...

ما انسان ها گاهی دیر قدر همدیگر را میدانیم!وقتی یک نفر را از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط