قهوه ی چشمهای تو
( قهوه ی چشمهای تو...)
.
.
.
در کـنار پنـجره می نشینم
دلـم در هوای توسـت...
گونـه هایم در برخورد با نسـیم سرد پاییزی،
که سردی اشـک هایم را دو چندان می کند.
دلم قهوه می خواهد، اما نه هر قهوه ای،
گرم، شیرین، بی نظیر...
آری، دلـم قهوه ی چشمهایـت را می طلبد.
می نوشمش در خیـال،
جـانی دوباره می گیرم،
و شـوقی برای زنـدگـی...
.
.
.
در کـنار پنـجره می نشینم
دلـم در هوای توسـت...
گونـه هایم در برخورد با نسـیم سرد پاییزی،
که سردی اشـک هایم را دو چندان می کند.
دلم قهوه می خواهد، اما نه هر قهوه ای،
گرم، شیرین، بی نظیر...
آری، دلـم قهوه ی چشمهایـت را می طلبد.
می نوشمش در خیـال،
جـانی دوباره می گیرم،
و شـوقی برای زنـدگـی...
- ۵۸۸
- ۱۷ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط