رویای بزرگ

رویای بزرگ
#part33

حوصلم سر رفته بود
بلند شدم تا سرمو با یه چی گرم کنم...

رو مبل یه گیتار بود
من گیتار زدنو خیلی دوس دارم
فورا رفتم و برش داشتم

+ هوفف اینجوری که نمیشه زد اخهه
من وقتی اطرافم کثیف باشه نمیتونم تمرکز کنم...

گیتارو گذاشتم و بلند شدم و شروع کردم به جمع و جور کردن

سالن کاملا تمیز شد

رفتم تا شروع کنم به جمع کردن آشپز خونه

+هنوز شروع نکرده خسته شدم اینجا واقعا خیلییی کثیفهه

از یه گوشه هرچی میومد دم دستم میداشتم سر جاش
خلاصه همیچیو جمع کردم
از آخرم یه جارو برقی کشیدم

+اخ واقعا خسته شدم

در یخچالو وا کردم که چیزی بردارم واسه خوردن

$اِهم(انگار داره گلوشو صاف میکنه😅)

سرمو اوردم بالا
+تو...تو🤭😮
ت..ه..ی..و..نگی!

جیمین: این سوک اگه بخوای واسه دیدن هر کدوم از اعضا انقد واکنش نشون بدی یه اتفاقی میوفته واست...
راستی آجوما کی اومد خونه رو جمع کرد ؟
(قابل توجه:آجوما به خانم های میانسال میگن )
دیدگاه ها (۲)

رویای بزرگ#part34جونگوک همین جوری میومد طرفشون و شروع کرد به...

رویای بزرگ#part35همه به غیر از جین که تو اتاقش بود رو کاناپه...

رویای بزرگ #part32حسابی خودمو سیر کردم و بلند شدم ظرفارو برد...

ویالون آهنگ فوق العاده زیبای «MIDDLE OF THE NIGHT» از Elley ...

ִֶָ ✦ ˖ܢܚ݅ـــبߺ ܟܿــߊ‌ࡎ ִֶָ ✦ ˖𝙿𝚊𝚛𝚝¹ᨒᨓᨒᨓᨒᨓویو یونا :        ...

{مافیای من}{پارت ۱۰}باشه عشقم بخواب کوک ویو همین طور مونده ب...

❣پارت ششم❣ویو جونگکوک: نمیدونم چراوقتی گفت چیزی دیگه ای نمیخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط