ترک دل کردی و خواهم مرد در هجران تو

...
ترک دل کردی و خواهم مُرد در هجران تو
وای‌که خالی‌می‌شود این‌خانه درنقصان تو
شعر من دیشـب پر از گل‌واژه‌های درد بود
شور مستی مُرد در من در پـس وجدان تو
خـانه قلـبی کـه روزی جـایـگاه عشـق بـود
عاقبت خالی شد از این عـهد بی پیمان تو
عطر تو امـا هـنوز هـم مـانده در کـنج اتاق
حیف‌بی‌خوابم‌نمی‌خواهم‌به‌جز چشمان تو
کی‌شود فرصت‌که‌بینم لحظه‌ای‌عشق تو را
کی شـود پـیدا بـه رویـایم شـب پنـهان تو
گرچه هیچـم در نگاهـت باز هسـتم منتظر
تا که شـاید گم شـوم در عشق با ایـمان تو
یاد از آن‌روزی که‌بودی غنچهٔ شب‌بوی من
غرق‌می‌شد چشم‌من در قلب پرعصیان تو
روزهـای عاشـقی رفتند و این دل پیر شـد
مُردم از این‌دوری و دور باد درد ازجـان تو
در میـان مـوج و دریای غـرورت خـرد شد
قایق عشـقی که بـد افـتاده در چـشمان تو
ماه من در این‌شب غـوغایی پر تاب و تب
می‌شود باشی که‌من‌نازم به‌این احسان تو
تا «ندا»، با عطر گیسوی تو می‌سوزد شبی
کاش افتد این تن مستش در آن دستان تو
دیدگاه ها (۵)

...دلْ از آهنگِ سه تارِ تو به خون خواهد شدآتشِ عشق تو گرم اس...

در این‌دریای‌طوفانی منم‌قایق میان موج تنهاییو تو آن‌ساحل زیب...

...من ازشور شراب عشق ازموی تو می‌گویممن از رنج دلـم از خـط ا...

...تو نباشی دل من خسته درد است عزیزتن من بی‌تو پر از زخمه در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط