در ایندریایطوفانی منمقایق میان موج تنهایی

در این‌دریای‌طوفانی منم‌قایق میان موج تنهایی
و تو آن‌ساحل زیبای‌شب مانند یک آهنگ رویایی
غریـق عشق تو گم در میان موج دل غرق است
تویـی آن روشـنی بخـشی که از آن دور مـی‌آیی
تو آن پروانه قلب منی از شوق تو لبریز لبـریزم
منم آن‌ناخدای مانده درعصان دل بانوی دریایی
تـو آن صـیاد که با چشـمت دلـم را کـرده دامش
رهـایم کـن که دل می‌گیرد از این تلـخ سودایی
تو را می‌خواهم اما راه‌نیست جز بند چشـمانت
و تو آغوش خود گسترده‌ای هرچند به رسوایی
دل تو روشـن و گرم اسـت مرا هـمراه باران کن
به‌قلبم‌زیراین‌باران‌عشقت‌می‌کند افسون دنیایی
«ندا» سیـم سه تارت را کمی زیر و بسی بم کن
که معشوق تو می‌رقـصد به این ساز تو رویایی
دیدگاه ها (۳)

...ایـن دل بـهانه کـرده شـیرینـی لبـت رابا بوسـه‌ای بگـیرد ت...

...بیا تا با دل‌من همنوا چون یک‌غزل باشیمبیا ای آشـنای شب تو...

...دلْ از آهنگِ سه تارِ تو به خون خواهد شدآتشِ عشق تو گرم اس...

...ترک دل کردی و خواهم مُرد در هجران تووای‌که خالی‌می‌شود ای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط