بالاخره رسیدم به جایی
بالاخره رسیدم به جایی
که دیگه لازم نباشه
چیزی رو توضیح بدم...
نه خودمو، نه دردمو، نه سکوتهامو
یعنی بتونم با خیال راحت
وسط شلوغترین روز
چشمهامو ببندم
و به خودم تکیه کنم...
نه اینکه هیچچیز نباشه
هست... خیلی چیزها هست
ولی من یاد گرفتم
توی دل همون دردها،
واسه خودم پناه بشم
بینیاز،
بیهیاهو،
آروم...
و قویتر از همیشه.
#
که دیگه لازم نباشه
چیزی رو توضیح بدم...
نه خودمو، نه دردمو، نه سکوتهامو
یعنی بتونم با خیال راحت
وسط شلوغترین روز
چشمهامو ببندم
و به خودم تکیه کنم...
نه اینکه هیچچیز نباشه
هست... خیلی چیزها هست
ولی من یاد گرفتم
توی دل همون دردها،
واسه خودم پناه بشم
بینیاز،
بیهیاهو،
آروم...
و قویتر از همیشه.
#
- ۱.۶k
- ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط