یلدا انگالی شاعر تهرانی
خانم "يلدا اِنگالى"، شاعر و ترانهسرای ایرانی، زادهی ۱۳ دی ماه ۱۳۶۷ خورشیدی، در تهران است.
وی همسر آقای "شایان ریاحی" نوازندهی چیره دستِ سازهای کوبهای است.
یلدا از سن ١٢ سالگى فعاليت ادبی خود را با همكارى با مطبوعات معتبر ايران، نظير نشريات پندار، همشهرى، خبرگزارى پانا و غيره آغاز نموده و در سن ١٤ سالگى عضويت در تحريريهی نوجوان هفتهنامهى دوچرخه، در سن ١٥ سالگى رتبهی نخست جشنوارهی نوقلمان، و در سن ١٦ سالگى رتبهی نخست شعر در سطح مناطق چندگانهی تهران را كسب كرده است.
راهاندازى كانون ادبيات باران دانشگاه سراسرى علوم اقتصادى در سن ١٨ سالگى از ديگر فعاليتهاى ادبی و فرهنگى وى بود.
فعاليت رسمى در حيطهى ترانه و شعر محاوره را از سال ۱۳۸۹ و با شركت در جلسات خانهی ترانه، تحت مديريت زندهياد دكتر "افشین يداللّهى" و جلسات عصر شعر و ترانه تحت مديريت "عبدالجبار كاكايى" آغاز نموده، از نخستین آثار منتشر شدهى وى در همان سال، همكارى با صدا و سيماى ايران به مناسبت نيمه شعبان و با آهنگسازى "حسين شريفى" و خوانندگى "امير اكبری" بود.
برگزيدهی جشنوارهی سراسرى ارسباران در بخش ترانه در سال ۱۳۹۱، برگزيدهی جشنوارهی سراسرى ارغوان در سال ٩١-٩٢ و نامزد جشنوارهی بينالمللى فجر در بخش شعر محاوره سال ۱۳۹۳ از ديگر رتبههایست که او توانسته کسب کند.
مجموعه ترانهی "زندگينامه" نخستین اثر اوست، که زير نظر انتشارات فصل پنجم، در بهار ۱۳۹۴، با هدف جمعآورى ترانههاى مستقل وى از سال ۱۳۸۹ تا سال ۱۳۹۴، چاپ و منتشر شد.
همچنین تعدادی از اشعار او در کتابهای زیر نیز گنجانده شده است:
- مجموعه رباعى \نگاهى تازه به دريا\ به كوشش عبدالمجيد زنگويى
- مجموعه ترانه \دهه شصتیها\ به كوشش عزيز عباسى
و...
◇ نمونهی ترانه:
(۱)
[زندگینامه]
اینهمه خندههای مصنوعی
حاصل بغضهای دم به دمه
اینی که زخم میزنه به تنم
تیکههای شکستهی خودمه
شاید این انتخاب سختی بود
که تو رو بیصدا، صدا بزنم
که از این گوشه، پشت این تصویر
خودمو جای واژه جا بزنم
بیخبر از تو شعر میگفتم
همه شهر از تو با خبر میشد
تا به دنیای دور تو برسم
سرزمینم جزیرهتر میشد
تو نبودی که بین یاس و امید
هی بسازی و هی بهم بزنی
حسّ تلخیه راتُ کج بکنی
پا به پای خودت قدم بزنی
تو نبودی... به باد میدادم
بوسههایی که قاصدک میشد
زخممو روی کاغذ آوردم
درد من، درد مشترک میشد
اگه هی پا شدم، زمین خوردم
اگه هی بغض من شکست از شعر
اگه من زود قد بلند کردم
اگه دستام پینه بست از شعر
شاهدش برگههای خیسیه که
همه یادآور شکست منن
تو دلیل ترانههای منی
همه باید برات دَست بزنن.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (صحرا)
وی همسر آقای "شایان ریاحی" نوازندهی چیره دستِ سازهای کوبهای است.
یلدا از سن ١٢ سالگى فعاليت ادبی خود را با همكارى با مطبوعات معتبر ايران، نظير نشريات پندار، همشهرى، خبرگزارى پانا و غيره آغاز نموده و در سن ١٤ سالگى عضويت در تحريريهی نوجوان هفتهنامهى دوچرخه، در سن ١٥ سالگى رتبهی نخست جشنوارهی نوقلمان، و در سن ١٦ سالگى رتبهی نخست شعر در سطح مناطق چندگانهی تهران را كسب كرده است.
راهاندازى كانون ادبيات باران دانشگاه سراسرى علوم اقتصادى در سن ١٨ سالگى از ديگر فعاليتهاى ادبی و فرهنگى وى بود.
فعاليت رسمى در حيطهى ترانه و شعر محاوره را از سال ۱۳۸۹ و با شركت در جلسات خانهی ترانه، تحت مديريت زندهياد دكتر "افشین يداللّهى" و جلسات عصر شعر و ترانه تحت مديريت "عبدالجبار كاكايى" آغاز نموده، از نخستین آثار منتشر شدهى وى در همان سال، همكارى با صدا و سيماى ايران به مناسبت نيمه شعبان و با آهنگسازى "حسين شريفى" و خوانندگى "امير اكبری" بود.
برگزيدهی جشنوارهی سراسرى ارسباران در بخش ترانه در سال ۱۳۹۱، برگزيدهی جشنوارهی سراسرى ارغوان در سال ٩١-٩٢ و نامزد جشنوارهی بينالمللى فجر در بخش شعر محاوره سال ۱۳۹۳ از ديگر رتبههایست که او توانسته کسب کند.
مجموعه ترانهی "زندگينامه" نخستین اثر اوست، که زير نظر انتشارات فصل پنجم، در بهار ۱۳۹۴، با هدف جمعآورى ترانههاى مستقل وى از سال ۱۳۸۹ تا سال ۱۳۹۴، چاپ و منتشر شد.
همچنین تعدادی از اشعار او در کتابهای زیر نیز گنجانده شده است:
- مجموعه رباعى \نگاهى تازه به دريا\ به كوشش عبدالمجيد زنگويى
- مجموعه ترانه \دهه شصتیها\ به كوشش عزيز عباسى
و...
◇ نمونهی ترانه:
(۱)
[زندگینامه]
اینهمه خندههای مصنوعی
حاصل بغضهای دم به دمه
اینی که زخم میزنه به تنم
تیکههای شکستهی خودمه
شاید این انتخاب سختی بود
که تو رو بیصدا، صدا بزنم
که از این گوشه، پشت این تصویر
خودمو جای واژه جا بزنم
بیخبر از تو شعر میگفتم
همه شهر از تو با خبر میشد
تا به دنیای دور تو برسم
سرزمینم جزیرهتر میشد
تو نبودی که بین یاس و امید
هی بسازی و هی بهم بزنی
حسّ تلخیه راتُ کج بکنی
پا به پای خودت قدم بزنی
تو نبودی... به باد میدادم
بوسههایی که قاصدک میشد
زخممو روی کاغذ آوردم
درد من، درد مشترک میشد
اگه هی پا شدم، زمین خوردم
اگه هی بغض من شکست از شعر
اگه من زود قد بلند کردم
اگه دستام پینه بست از شعر
شاهدش برگههای خیسیه که
همه یادآور شکست منن
تو دلیل ترانههای منی
همه باید برات دَست بزنن.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (صحرا)
۸۱۰
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.