دارم امشب بین دل ها رفت و آمد می کنم
دارم امشب بین دل ها رفت و آمد می کنم
گر عبورت را نبینم، عشق را رد می کنم
گر نباشی هیچ و پوچم، صفر، حتی زیرِ صفر
گر بیایی در حضورت، صفر را صد می کنم
از همان روزی که رفتی ریخت اعصابم بهم
با دل بیچاره ام دعوای ممتد میکنم
قصه ات هِی پیش من تجدید خاطر می شود
هرچه خود را گرمِ یک کار مجدد می کنم
با هزار و یک شبِ دیگر به دستورِ جنون
گفته باشم؛ گر نیایی آنچه باید می کنم
آبرویم خرجِ کاری میشود از جنس عشق
وجهه ی خود را به پیش این و آن بد می کنم
عاشقی دیوانه ام، در کوچه های این محل
بین اشک و خنده، خلقی را مردد می کنم
گر عبورت را نبینم، عشق را رد می کنم
گر نباشی هیچ و پوچم، صفر، حتی زیرِ صفر
گر بیایی در حضورت، صفر را صد می کنم
از همان روزی که رفتی ریخت اعصابم بهم
با دل بیچاره ام دعوای ممتد میکنم
قصه ات هِی پیش من تجدید خاطر می شود
هرچه خود را گرمِ یک کار مجدد می کنم
با هزار و یک شبِ دیگر به دستورِ جنون
گفته باشم؛ گر نیایی آنچه باید می کنم
آبرویم خرجِ کاری میشود از جنس عشق
وجهه ی خود را به پیش این و آن بد می کنم
عاشقی دیوانه ام، در کوچه های این محل
بین اشک و خنده، خلقی را مردد می کنم
۷۸۷
۲۶ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.