مست مستم ساقیا دستم بگیر
مست مستم ساقیا دستم بگیر
تا نیفتادم ز پا دستم بگیر
بر در میخانه با زنجیر عشق
بسته ای پای مرا دستم بگیر
دردمندم عاشقم افسرده ام
ای به دردم آشنا دستم بگیر
اوفتادم سخت در گرداب عشق
این دم آخر بیا دستم بگیر
من که بر این سینهیِ چون آینه
می زنم سنگ تو را دستم بگیر
تا نیفتادم ز پا دستم بگیر
بر در میخانه با زنجیر عشق
بسته ای پای مرا دستم بگیر
دردمندم عاشقم افسرده ام
ای به دردم آشنا دستم بگیر
اوفتادم سخت در گرداب عشق
این دم آخر بیا دستم بگیر
من که بر این سینهیِ چون آینه
می زنم سنگ تو را دستم بگیر
۸.۱k
۰۳ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.