من خسته چون ندارم

منِ خسته چون ندارم ،
نفسی قرار بی تو ...

به کدام دل صبوری
کنم ای نگار بی تو ...؟!

#سعدی
دیدگاه ها (۱)

در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر مثل خوره افتاده به جانم ک...

قصه ی دیوانگی من شهره شهر استدلتنگی هایم مثل هر انس است......

خیالم در دل و دل در خم زلفپریشان در پریشان در پریشان :))#شمس...

دستی به دوشِغیر نهاد از سر وفاما را چو دیدلغزش پا را بهانه ک...

دل تو تنگ و منم ساده ترین دلجویتجان من رخ بنما تا که ببینم ر...

من به دیدار تو عادت کردم و دل بی‌تو به سامان نرود.ای همه آرا...

تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی- الی#سعدی #شعر #شعرگراف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط